« مجموعه مقالات فیلم‌نوشتهمایش بین المللی امام علی(علیه السلام) الگوی عدالت و معنویت برای جهان امروز »

نيازسنجي پژوهشي

نوشته شده توسطمعاونت پژوهش حوزه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) شه 9ام تیر, 1397

 

رویکرد نیاز سنجی پژوهشی تعین اولویت های نیاز سنجی پژوهشی در عمل مستلزم به کار گیری رویکردهای متفاوتی است و از آنجا که ،نقش بارزی در جهت گیری فرآیند نیاز سنجی پژوهشی دارد، برجسته سازی رویکرد به کار گرفته شده از اهیمت زیادی برخوردار است. در عین حال ذکر این نکته بسیار حیاتی است که آنچه درعمل اتفاق می افتد، استفاده از ترکیبی از رویکردهای مختلف در فرآیند نیاز سنجی پژوهشی به جای استفاده از یک رویکرد انحصاری و خاص است. به طور کلی مهمترن رویکردهای نیاز سنجی پژوهشی را می توان به شرح زیر برشمرد:

1. رویکرد آسیب شناختی

2. رويكرد موضوعی( محتوایی)

3. رويكرد تقاضا محور-محور

4. رويكرد عرضه -محور

5. رويكرد نظامدار

رویکرد آسیب شناختی در این رویکرد ،مشکلات و آسیب های موجود در یک نظام مد نظر قرار می گیرد.به عبارت روشن تر نیازسنجی پژهشی جنبه معین و خاصی از یک موسسه، سازمان یا نظام را به منظور کشف مسائل عمده و راه حل های احتمتالی مورد بررسی قرار می دهد. نیاز سنجی پژوهشی در این رویکرد بیشتر از یک فرآیند علمی بهره می گیردکه در آن روابط بین متغییرهای مختلف در راستای حصول به هدف ها ونتیجه معین مورد بررسی و نقد قرار می گیرد.بنابراین رویکرد آسیب شناختی در نیاز سنجی پژوهشی نوعی فعالیت«مسئله یاب» است تا با باز تعریف آن به صورت موضوع یا موضوعات پژوهش ، زمینه حل و برطرف کردن آنها را فراهم می سازد. به دلیل رویکرد حاضر را «رویکرد حل مساله» در نیازسنجی پژوهشی نیز می نامند.

رویکرد موضوعی یا محتوایی عمدتا ماهیت، ساختار و شاخه های یک رشته موجود مبتنی است. به عبارات روشن تر این رویکرد از «ساختار دانش» و قلمرو های مختلف موجود در ذیل یک رشته علمی برای شناسایی موضوعات و عناوین تحقیقاتی محتلف و تعیین اولویت ها استفاده می کند. برای مثال حوزه تعلیم و تریبیت یا آموزش و پرورش، رشته های علمی شامل مدیریت ،روش تدریس و… است و هر یک از بین این رشته ها نیز دارای «قلمروهای عمده» هستند. برای مثال رشته مدیریت آموزشی دارای قلمروهای عمده ای نظیر نظارت، سازماندهی و برنامه ریزی و….. است که این قلمروها عمده که ساحتار رشته را تشکیل می دهند و در عین حال مرزهای رشته را تعریف می کنند می توانند به عنوان مبنای جهت شناسایی طرح های پژوهشی به کار می روند.تقدیم و تاخر این قلمروها نیز می تواند به عنوان مبنایی برای تقدم و تاخر طرح های تحقیقاتی یا تعیین اولویت های آنها به کار رود.

رویکرد عرضه-محور اساسا منابع پژوهشی يكي از مهمترین و اثر گذارترین عوامل نیاز سنجی پژوهشی محسوب می شود. از این رو برخی از الگوهای نیاز سنجی پژوهشی برمبنای در دسترس ،طرح ها و عناوین پژوهشی را برای اجرا انتخاب می کنند به عبارت روشن تر معیار عمده گزینش و یا در اولویت قرار دادن موضوعات پژوهشی، وجود منابع برای آنها است این رویکرد عمدتا برای «تخصیص منابع» در «سطح ملی» برای برنامه های پژوهشی عمده و یا برنامه های تحقیقاتی موسسات به كار گرفته می شود.

رويكرد نظامدار در این رویکرد نیاز سنجی پژوهشی عموما به عنوان فرآیند ارزیابی و مقایسه پژوهش های مختلف در نظر گرفته می شود که در پرتو آن باید ضمن تعریف اهداف، معیار ها و استاندار مناسب ،پروژهای مختلف مختلف تحقیقاتی با این معیار و استانداردها سنجیده شوند و نقش و کمک نسبی هر یک از پروژه به تحقیق اهداف تعیین شده به دقت ارزیابی شود و نهایتا بر مبنای مقایسه بازده و نتایج واقعی هر یک از پروژه ها، طرح ها ی مختلف اولویت بندی شوند. در عین حال«مطالعه امکان سنجی » یکی از مولفه های مهم این رویکرد تلقی می شود که در آن امکان اجرا یا عملی بودن هر یک از پروژه ها به عنون یک معیار اساسی مورد توجه قرار می گیرد.

رویکرد تقاضا-محور در این رویکرد، نیاز های پژوهشی رب مبنای چشم انداز شرکای عمده درون و برون نظام پژوهشی به ویژه مجریان و کاربران ترسیم می شود. این امر مستلزم آن است که از روش های مشارکتی و مشورتی در نیاز سنجی پژوهشی استفاده به عمل آید و یا اینکه مخاطبان و شرکای عمده آنقدر توانمند باشند که در خصوص نیاز سنجی اظهار نظر کنند. یافته های پژوهشی نشان می دهد که رویکرد مبتنی بر تقاضا محور عمدتا در سطوح پایین نیازسنجی پژوهشی مانند گزینش پروژه های تحقیقاتی با موفقیت بیشتری اجراشده است.


فرم در حال بارگذاری ...