« فراخوان کتابانو | خودباوری در سایه پژوهش » |
نقش علم و پژوهش در بیانیه گام دوم انقلاب
نوشته شده توسطمعاونت پژوهش حوزه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) شه 24ام آذر, 1398
انقلاب اسلامی ایران در حالی چهلمین سالگرد پیروزی خود را پشت سر گذاشت و قدم به دههی پنجم حیات خود نهاد که اگرچه دشمنان مستکبرش گمانهای باطلی در سر داشتند، اما دوستانش در سراسر جهان، امیدوارانه آن را در گذر از چالشها و به دست آوردن پیشرفتهای خیرهکننده، همواره سربلند دیدهاند. |
در چنین نقطهی عطفی، رهبر حکیم انقلاب اسلامی با صدور «بیانیهی گام دوم انقلاب» و برای ادامهی این راه روشن، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دههی گذشته پرداخته و توصیههایی اساسی بهمنظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ»ارائه فرمودهاند. |
«دانش»، آشکارترین وسیلهی عزّت و قدرت یک کشور
یکی از محورهای مهم در بیانیه گام دوم انقلاب، «علم و پژوهش» است؛ دانش، آشکارترین وسیلهی عزّت و قدرت یک کشور است. روی دیگر دانایی، توانایی است. دنیای غرب به برکت دانش خود بود که توانست برای خود ثروت و نفوذ و قدرت دویستساله فراهم کند و با وجود تهیدستی در بنیانهای اخلاقی و اعتقادی، با تحمیل سبک زندگی غربی به جوامع عقبمانده از کاروان علم، اختیار سیاست و اقتصاد آنها را به دست گیرد. ما به سوءاستفاده از دانش مانند آنچه غرب کرد، توصیه نمیکنیم، امّا مؤکّداً به نیاز کشور به جوشاندن چشمهی دانش در میان خود اصرار میورزیم. بحمدالله استعداد علم و تحقیق در ملّت ما از متوسّط جهان بالاتر است. اکنون نزدیک به دو دهه است که رستاخیز علمی در کشور آغاز شده و با سرعتی که برای ناظران جهانی غافلگیرکننده بود -یعنی یازده برابر شتاب رشد متوسّط علم در جهان- به پیش رفته است.
دستاوردهای دانش و فنّاوری ما در این مدّت که ما را به رتبهی شانزدهم در میان بیش از دویست کشور جهان رسانید و مایهی شگفتی ناظران جهانی شد و در برخی از رشتههای حسّاس و نوپدید به رتبههای نخستین ارتقاء داد، همهوهمه در حالی اتّفاق افتاده که کشور دچار تحریم مالی و تحریم علمی بوده است. ما با وجود شنا در جهت مخالف جریان دشمنساز، به رکوردهای بزرگ دست یافتهایم و این نعمت بزرگی است که بهخاطر آن باید روز و شب خدا را سپاس گفت.
باشگاه خبرنگاران جوان
«قدرت»، از رهگذرِ «معرفت» حاصل میشود
دانش، آشکارترین وسیلۀ «عزّت» و «قدرت» است؛ زیرا روی دیگرِ «دانایی»، «توانایی» است. ازاینرو، باید بر نیازِ کشور به «جوشاندنِ چشمۀ دانش در میانِ خود»، اصرار بورزیم(آیتالله خامنهای، در بیانیۀ گامِ دوّمِ انقلاب). امام علی - علیهالسلام - فرمود: «العِلمُ سُلطانٌ مَن وَجدَهُ صالَ بِهِ وَ مَن لَم یَجِدهُ صیلَ عَلَیه»؛ دانش، سلطنت و قدرت است، هر که آن را بیابد، با آن یورش برد و پیروز شود، و هر که آن را نیابد، بر او یورش برند و مغلوب گردد(ابن ابیالحدید، شرحِ نهجالبلاغه، ج ۲۰، ص ۳۱۹). پس علم، فقط کارکردِ ذهنی ندارد و اینگونه نیست که به عالمِ معرفت، متوقف و منحصر بماند، بلکه خواهناخواه، به عالمِ غیرمعرفت نیز راه مییابد و بر آن نیز اثر میگذارد. بهبیاندیگر، علم اگرچه کمالِ نفس است، امّا موجباتِ تفوّق و تسلّط را نیز فراهم میکند و عظمت و اقتدار میبخشد:
تمدّنِ غربی بهواسطۀ «علم»، عالمگیر و غالب شد
دنیای غرب به برکتِ «دانشِ» خود بود که توانست برای خود، «ثروت و نفوذ و قدرتِ دویستساله» فراهم کند و «سوءاستفاده از دانش» و با وجودِ «تهیدستی در بنیانهای اخلاقی و اعتقادی»، با «تحمیلِ سبکِ زندگیِ غربی» به جوامعِ عقبمانده از کاروانِ علم، اختیارِ «سیاست» و «اقتصادِ» آنها را بهدست گیرد(آیتالله خامنهای، در بیانیۀ گامِ دوّمِ انقلاب). در این تعبیر، اوّلاً تمدّنِ غربی، «دانشبنیان» و «علمپایه» انگاشته شده؛ ثانیاً علم بهمثابهِ «گرانیگاهِ اقتدارِ تمدّنیِ» آن دانسته شده؛ ثالثاً این تمدّن، مبتلا به «فقرِ در ارزشهای عالیِ الهی و انسانی» معرفی شده؛ رابعاً خصوصیّتِ «گسترشخواهی» و «افزونطلبی» به این تمدّن، نسبت داده شده است.
اینکه غرب توانست زمام و عنانِ جوامعِ دیگر را در دست گیرد و ارزشهای فرهنگیِ خود را بر آنها تحمیل کند و در پی یکسانسازیِ فرهنگی در گسترۀ جهانی برآید، و آنگاه از فرهنگ نیز فراتر رود و عرصههای سیاست و اقتصادِ جوامعِ غیرغربی را نیز به تصرّفِ خود درآورد، همگی برخاسته از قدرتِ علمیِ این تمدّن بود و اینک نیز غرب، از همین مزیّت بهنفعِ خود سوءاستفاده میکند:
سنگِ بنای «انقلابِ علمی»، گذاشته شده است
اکنون نزدیک به دو دهه است که «رستاخیزِ علمی» در کشور، آغاز شده، و سنگِ بنای یک «انقلابِ علمی»، گذاشته شده است(آیتالله خامنهای، در بیانیۀ گامِ دوّمِ انقلاب). کسیکه به چنین امرِ مهمی، توجّه یافت و حسّاسیّتِ فراوان دربارۀ آن از خویش نشان داد و به صد زبان و بیان، آن را تکرار کرد و مطالبه نمود تا سرانجام، به «گفتمان» تبدیل شد، آیتالله خامنهای بوده است. ایشان در طولِ دو دهۀ گذشته، به هر مناسبی به مسألۀ «تولیدِ علم و نهضتِ نرمافزاری» اشاره کرد و فرهیختگان و نخبگانِ علمی را همواره بهسوی حرکت در راستای آن فراخواند، و خوشبختانه، این اهتمامِ خاص، به نتایجِ درخشانی رسید و ما توانستیم در علم، به پیشرفتهای خیرهکننده دست یابیم. ایشان به جامعۀ علمی تفهیم کرد که اوّلاً، علم را باید «اساس» و «زیربنا»ی پیشرفت دانست؛ ثانیاً ما بهدلیلِ حکومتهای بیلیاقت و کوتهاندیش، در حدّ چندسده از قافلۀ شتابانِ علم، جاماندیم و دچارِ «عقبافتادگیِ علمی» شدیم؛ ثالثاً چنانچه حرکتِ علمیِ ما، «درونی» و «بومی» نباشد و توقف در مدارِ «وابستگی» و «دنبالهروی» ادامه یابد، به شکوفایی و بالندگیِ حقیقی دست نخواهیم یافت.
هدف، «عبور از مرزهای کنونیِ دانش» است
این راهِ طیشده، با همۀ اهمّیّتش، فقط یک «آغاز» بوده است و ما هنوز از «قلّههای دانشِ جهان»، بسیار عقبیم؛ باید به قلّهها دست یابیم و از «مرزهای کنونیِ دانش»، در مهمترین رشتهها عبور کنیم(آیتالله خامنهای، در بیانیۀ گامِ دوّمِ انقلاب). پس مسأله، «نقدِ علم نیست، و حتّی «تولیدِ» نیز نیست، بلکه «درنوردیدنِ مرزهای علم» است؛ یعنی باید گامهای بسیار بلند و تعیینکننده برداشت و علم را در مسیرِ تکاملیاش، پیش برد. آری، غرب توانسته در طولِ قرنهای گذشته، توفیقاتِ فراوانی بهدست آورد و بسیار بر علم بیفزاید و علم را واردِ افقهای تازه و متفاوتی کند، امّا اینهمه، پایانِ راه نیست و همچنان، دایرۀ مجهولاتِ انسان بر دایرۀ معلوماتش، غالب است و «راههای نرفته» و «مسألههای حلّنشده»،
یادداشتی از مهدی جمشیدی، خبرگذاری مهر
فرم در حال بارگذاری ...