موضوعات: "آموزش پژوهش" یا "اصول و مهارت های پایان نامه نویسی" یا "رموز پژوهشگری" یا "فنون مقاله نویسی" یا "نویسندگی"

آینده پژوهی

نوشته شده توسطمعاونت پژوهش حوزه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) شه 23ام دی, 1397

 

آینده پژوهی دانشی است که در جهان کنونی رو به گسترش است.به نظر می رسد رویکرد عرفی کنونی نگاه به آینده، نمی توانداز آینده امن و پایدار، رمز گشایی کند. بررسی آموزه ها و گزاره های اسلام،می تواند بخشی مهمی از این چالش را برطرف کند. بررسی آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام نشان می دهد که در اسلام، نگاه به آینده ،اصالت و عمق ویژه ای می یابد.

بهره گیری از تعالیم اسلام می تواند طرح آینده نگری نسل پنجم را فراهم آورد.تفاوت این آینده نگری با نسل قبلی در عمق و وسعت نگاه به آینده است.

 

 

چیستی آینده پژوهی

آینده پژوهی یک علم ترکیبی است که از دو مولفه متمایز توصیفی و تجویزی تشکیل شده است. وجه توصیفی بودن آن، بر گمانه زنی در خصوص روندهای آینده با تکیه بر بهترین دانسته ها و معرفت های زمینه ای استوار است که در این زمینه باید برای پرهیز از لغزش تحقیقات و سقوط در ورطه فعالیت های عامه پسند و کم محتوا، به دو جنبه اساسی توجه جدی کرد: نخست ، تلاش در زمینه تولید و بسط معرفت دارای حاوا و عاری از آشفتگی ها، و دیگر نقادی پیشنهادها و سناریوهای ارائه شده با تکیه بر موازین سنجیده و نقدهای علمی.در مورد وجه تجویزی آن نیز آینده پژوهی در تلاش برای پاسخ به این سوال است که در آینده ، چه باید اتفاق بیفتد؟ این جنبه از آینده پژوهی ، حاکی از تاثیرپذیری آن از «ارزشها»، «ارادها»،«نیازهای مشخص» در ابعادی به مراتب بالاتر از پزوهش های متعارف علمی است و به نحوه بارزتری وجه آرمان گرایانه و ناظر به وضع مطلوب از دیدگاه پژوشگر فعال در امر آیندهپژوی را در خود مستتر دارد.

مبانی آینده پژوهی

از نظر مطالعات آینده پژوهانه، واقعیت، متشکل از سه مولف است:

- واقعیت زمان گذشته؛

- واقعیت زمان حال؛

- واقعیت رمان آینده.

معرفت به این واقعیت ها و اطلاعات مربوط به آن ها، به شیو های ذیل حاصل می شود:

تخیل و ارزش گذاری( واقعیت آینده )
 مشاهده و مفهوم پردازی (واقعیت حال)

یادآوری و تفسیر (واقعیت گذشته)

خاستگاه آینده پژوهی

الف) جایگاه عقل درترغیب آن به آینده پژوهی

گذشته از تاکیدات اسلامی بر جایگاه عقل و تدبیر آینده ، سایر دانشمندن نیز عقل خود را عامل درونی انسان برای تلاش در جهت آینده می دانند. کارل پوپر که آموزه هایش برای رویکرید نوین آینده پژوهی مهم تلقی می شود، چندین دهه پیش، بر این نکته تاکید ورزید که موجودات زنده و در راس آن ها انسان، در برخرد با محیط پسرامون خود رهیافتی مساله محور داشته و بر اساس انتظاراتی که از شرایط پیش آینده در محیط دارند .توانایی ذهنی و فیزیکی خود و امکانات موجد را برای به حداکثر رساندن شانس بقای خویش، ارتقا می دهند.  بنابراین بدیهی است که انسان، در جایگاه موجودی صاحب عقل و اختیار، برای تامین بقای خود در حوزه های گوناگون، به اینده بیندیشید؛ امام آیا حفظ بقای مادی تنها دلیل برای آینده نگری انسان است.

ب) جایگاه وحی و روایات در ترغیب انسان به آینده پژوهی

نه تنها اسلام ، بلکه همه ادیان الهی دارای آموزه های و گزاره هایی بوند که با آینده بشریت ارتباط تنگاتنگی داشته اند.در نتیجه با نگاه به طول تاریخ زندگی بشر، می توان انگیزه های اندیشیدن انسان درباره آینده را به دو عامل مهم نسبت داد: یکی عقل به عنوان عامل درونی(حجت باطنی) و دیگری تعالیم الهی، به ویژه تعالیم قرآن و اهل بیت علیهم السلام به عنوان عامل بیرونی(حجت ظاهری). این تقسیم ، به معنای تباین و تعارض بین عقل و دین یا علم محوری و خدامحوری نیست؛ بلکه باید تاکید کرد در مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام این دو برای تصاحب آینده مطمئن و پایدار، لازم و ملزوم یکدیگرند.خاستگاه نگاه به آینده در اسلام، صرفا حفظ بقاء و کسب رفاه مادی نیست؛ یبلکه با هدایت روحی ، سعی در تعالی و تکامل به سوی قرب الی الله و جانشینی خدا دارد؛ یعنی انسان با تعالیم وحی خود را نیازمند آینده نگری در دو بعد جسمانی و روحانی یا مادی معنوی می یابد که بهره گیری از دانش و ابزار، یکی از لوازم آن می باشد.در قرآن اهل ایمان ملزم به نگاه به آینده هستند و باید نحوه زندگی خود را در این دنیا، برای ورود به آینده تنظیم کنند:

«یا ایّها الّذین َ آمنوا اتّقوا اللهَ وَ لتَنظُر نَفسٌ مَّا قَدَّمَت لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللهَ اِنَّ اللهَ خَبیرٌ بَما تَعمَلُون» ای کسانی که ایمان آورده اید ، از خدا پروا کنید و هر کسی باید ( به دیده دل ) بنگرد چه چیزی برای فردا ( ی خویش ) پیش فرستاده و از خدا پروا کنید ، که خدا از آنچه می کنید آگاه است. (حشر ،آیه 18).

مسلمانان موظف هستند برای آینده بلندمدت خود در این دنیا برنامه ریزی کنند؛ چنان که گویی تا ابد در این دنیا زندگی می کنند؛ اما با نگاه به آینده دیگر و زندگی جاوید خود.

امام جعفر صادق علیه السلام می فرمایند:

«برای دنیای خود چنان کار کنید که گویی تا ابد در ان زنده اید و برای اخرت خود چنان کار کنید که گویی فردا خواهید مرد».(ری شهری 1380:ص14).

اصول آینده پژوهی از نگاه اسلام

با استفاده از معارف دین اسلام می توان به اصول آینده پژوهی دست یافت. برخی از اصول عبارتند از:

الف.اینکه انسان،انتهاناپذیر و ابدی استو به استناد منابععلوم اسلامی، امتداد و جریان حیات انسان، ابدی بوده و به پایان حیات این دنیا منتهی نمی شود. اهمیت مطلب در ین است که آن آینده ، متاثر از فرآیند زندگی دنیا او است.

ب.گرچه انسان در یک چارچوب مشخص، امکان تصرف در آینده را دارد، او در ساخت آینده، در طول اراده الهی قرار می گیرد. عالم خلقت، بر اساس قوانین تکوینی الهی طراحی شده است که در آن میان ، انسان دارای ویژگی های ممتازی چون عقل، اختیار و روح الهی است.کشف قوانین تکوینی و بهره گیری از آن ها، می تواند اوج بهره گیری از طبیعت را برای آنان به ارمغان داشته باشد. با توجه به تمایز انسان از سایر مخلوقات، خداوند برای تضمین بیشترین بهره گیری انسان از عالم هستی و در راستای هدف خلقت او، به ابلاغ قوانین تشریعی پرداخته است؛ بنابراین به کارگیری اراده انسان در کشف و فهم قوانین تکوینی و قوانین تشریعی و فلسه خلقت است که می تواند انسان را در جهت تسخیر آینه امن و پایدارش راهنمایی کند

ج. برخی آینده ها قطعا وقوع خواهند یافت، همچنان که بنا براستدلالات و روشمندی های موجود در حوزه علوم طبیعی و انسانی ، وقوع برخی رویدادها اثبات شده و بلکه بدیهی اند؛ در علوم اسلامی نیز بنا بر استدلالات و روشمندی های خاص خود، وقوع رستاخیر(معاد) و در ادامه، حیات ابدی انسان و نیز ظهور آخرین منجی بشریت اثبات شده است. گر چه درهیچ کدام از موارد فوق، زمان وقوع یا کیفیت وقوع آن ها دقیقاً مشخص نیست، بنا به تناسب اهمیت و تاثیرگذاری هر یک از رویدادهای فوق در آینده و فرد، باید به کسب آمادگی های لازم برای ورود به آینده پرداخت.

د. آینده هایی مطلوب هستند که در راستای تامین آینده امن و پایدار جامعه انسانی تعریف شده باشند و آینده امن و پایدار نیز ذیل آموزه های الهی اسلام قابل تعریف است.

منبع: پژوهش های درباره آینده،فصلنامه انتظار موعود.

سواد رسانه اي

نوشته شده توسطمعاونت پژوهش حوزه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) شه 12ام تیر, 1397

 آنچه در جوامع امروزی و به طور خاص در جامعه ایران حائز اهمیت است، بحث درباره نحوه استفاده صحیح از این رسانه هاست. بنابر تشبیه رایج، رسانه نظیر چاقوست که هم فوایدی را به همراه دارد و هم ممکن است آسیب هایی را برای مصرف کنندگان بر جای بگذارد. مخاطبان رسانه باید تا حد توان از آسیب ها روی گردانند و از مزایای آن بهره کافی را ببرند. چنین بحث هایی ضرورت های تازه ای را برای جوامع علمی و فضای اجتماعی به وجود آورده است و آن ضرورت پرداختن به «سواد رسانه ای» است.

سواد رسانه ای در سطح جهان بحث تازه ای نیست. این بحث برای اولین بار در دهه 1960 در اروپا مورد توجه قرار گرفت. به همان اندازه که این مفهوم در بین جوامع غربی آشنا و مأنوس است، در ایران مفهومی جدید و دست نخورده به حساب می آید و به جز چند مقاله محدود و چند کتاب معدود در این زمینه که تاریخ آنها به دهه هشتاد شمسی می رسد، اثر تألیفی دیگری را نمی توان یافت. در عصر اطلاعات مفهوم سواد، بسیار فراتر از خواندن و نوشتن شده و اگر کسی نحوه دسترسی سریع و استفاده صحیح از تمامی انواع رسانه ها را نداشته باشد بی سواد تلقی می شود.

رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند.

همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم،

سواد رسانه ای مهارتی است که با یادگیری آن

می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای

را درک،تفسیر و تحلیل کنیم.

 

هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.

سواد رسانه‌ ای یعنی چه؟!
روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند. سواد رسانه ای مشتکل از دو عبارت است: «سواد» و «رسانه».
برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا «خواندن و نوشتن» را یاد بگیریم و دیگر «بی سواد» نباشیم. در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آنها «دانش» پیدا می کردیم. سپس «مهارت» کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجّی کردن کلمات را یاد می گرفتیم و بعد از مدتی «کاربرد» کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب «باسواد شدیم»! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد.

رویکردها به رسانه
برای مواجهه فعال و خلاق در عصر ارتباطات، تنها سه راه کار پیش رو داریم: بدبین باشیم، یا خوش بین، و یا واقع بین باشیم. در نگاه اول، که ما آن را رویکرد خوش بینانه می نامیم، فرد برداشتی جز فرصت و مزیت از رسانه ندارد و استفاده ای بی محدودیت از آن می کند. فرد در چنین شرایطی فرد کاملا وضعیتی منفعل دارد و رسانه او را شکل می دهد. نقطه مقابل این نگاه را رویکرد بدبین می دانیم که در آن تصور فرد از رسانه تهدید محور است و با سیاست هراسان سازی دیگران را نیز از استفاده از رسانه منع می کنند. راه کار سوم و منظور اصلی سواد رسانه ای را در رویکر واقع بین می دانیم که فرد با آگاهی نسبت به مزایا و تهدیدات رسانه، با سیاست برنامه ریزانه به استفاده محدود و مشرو از رسانه روی می آورد.

تنها راه درست و عاقلانه و عالمانه این  است که واقع بین باشیم تا توانمند شویم و فرزند زمان خویش باشیم و با قوت (نه ضعف) و خوش بینی (نه خوش خیالی) و استحکام (نه تردید) به فکر برنامه ریزی و رشد باشیم تا بتوانیم از مزایای رسانه ها بهترین بهره را برده تا از شر رسانه ها به خیرشان پناه برده و در یک کلام سواد رسانه ای خود را بالا ببریم.

سواد رسانه ای در فضای مجازی
اگر بخواهیم به دنبال مقصری برای وضعیت کنونی جهان بگردیم، آن مقصر چیزی نیست چون اینترنت و فضای مجازی! قابلیت های جدیدی که اینترنت و فضای مجازی برای ما به وجود آورده است، به نحوی رسانه های دیگر را مغلوب و در نگاهی ملایم تر تحت الشعاع قرار داده است. فضای مجازی قابلیت Brodcasting دارد. یعنی همه جا حضور دارد و تنها ابزاری لازم است تا ما را به این فضا وصل کند. این دستگاه امروزه قابل حمل است و همه آن را دارند؛ تلفن همراه. فضای مجازی همه قالب های دیداری و شنیداری را جدا جدا و ترکیبی با هم داراست. به نحوی می توانیم بگوییم ترکیب شده همه رسانه ها را می توان در فضای مجازی و اینترنت مشاهده کرد.

این شرایط آسیب های بیشتری را با خود به همراه دارد. در این فضا برخلاف ارتباط رودررو ممکن است برخی شیادان گنجشک های رنگ شده در برابر دید مخاطب قرار دهند. به وجود آمدن نهادی تحت عنوان نهاد رسیدگی به تخلفات رایانه ای، نشان از آفت هایی دارد که این فضا برای مردم به وجود آورده است. عدم تصور صحیح از این فضا، ممکن است افراد را با خطراتی نظیر سرقت اطلاعات مواجه کند. به علاوه باید توجه داشت، جذابیت ها و همه جایی بودن این رسانه، ممکن است ابعاد د

مخاطبان رسانه باید تا حد توان از آسیب ها روی گردانند و از مزایای آن بهره کافی را ببرند، چنین بحث هایی ضرورت های تازه ای را برای جوامع علمی و فضای اجتماعی به وجود آورده است که آن ضرورت پرداختن به «سواد رسانه ای» است.

مادری را تصور کنید که جذابیت فضای مجازی برای او به قدری است که به کودک خود کمترین توجهی نمی کند. سوال اساسی اینجاست که این رفتار در روند تربیتی کودک چه نقش مخربی دارد؟ آیا باید رفتار ما با فضای مجازی رفتاری باشد که در فضایی مانند شهربازی انجام می دهیم؟ محدودیت های ما در استفاده از این فضا چیست؟ نداشتن پاسخ صحیح به این پرسش ها آفت هایی را به همراه دارد که شاید سربرآوردن آنها ما را به تعجب وادارد. آسیب های فضای مجازی بلند مدت است و شاید روزی خود را عیان کند که دیگر کار از کار گذشته باشد. برای نرسیدن به چنین وضعیتی آیا راهی جز برنامه ریزی عاقلانه و صحیح در استفاده از این فضا وجود دارد! این ها ما را به ضرورت نخستین بحث می رساند و آن اینکه با برنامه ریزی صحیح خود را به سمت باسواد شدن در زمینه رسانه ها هدایت کنیم.

«دانلود مقاله سواد رسانه اي، ضرورت دنياي امروز»

ضياء الصالحين

عرصه های پژوهشی در علوم اسلامی

نوشته شده توسطمعاونت پژوهش حوزه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) شه 10ام تیر, 1397

 

عرصه پژوهشی در علوم انسانی از جمله در علوم اسلامی دوگونه است: یا عالم ذهن است یا عالم خارج از ذهن. به این ترتيب پژوهش را از لحاظ این که آیا موضوع و مسئله پژوهش معنای ذهنی است یا پدیده عینی به دو نوع می توان تقسیم کرد: معناشناسی و پدیده شناسی

معنا شناسی

موضوع چنین پژوهشی معنای متن است و در آن رابطه معنا با لفظ ،معنا با معنا و معنل با مصداق بررسی می شود. تلاش هایی مانند ترجمه، تفسیر، تاویل، نقد متن و استنباط از متن از جمله آن است. برخی از مهم ترین اغراظ چنین پژوهشی یا شناسایی متن اصیل(تصحیح) یا کشف معنای مراد متکم از متن( تفسیر) یا استخراج لوازم از معنا(استنتاج) و یا تطبیق متن بر مصادیق خارجی(استنباط) است. معمولا اطلاعات مربو به چنین پژوهشی از اسناد و منابع کتابخانه ای بدست می آید و پردازش در آنها با تکیه به قواعدی است که در علوم دستوری مانند نحو، بلاغت، منطق و مانند آن بیان می وشود.

پدیده شناسی

موضوع این نوع پژوهش پدیده عینی و خارجی است و درآن رابطه دو یا چند پدیده عینی بررسی می شود که آیا تغییر یکی سبب تغییر دیگری می شود(پژوهش علل)؟ آیا اوصاف مشترکی با هم دارند(پژوهش توصفی) و….؟

در علوم جدید پدیده عینی «متغییر» می گویند. آن را از این جهت متغییر گویند که تغییر است و حالت های گوناگونی پیدا می کند. در علوم جدد تلاش می شود، تغییرات پدیده های عینی و روابط میان آنها مطالعه شود.

اطلاعات مربوط به چنین پژوهشی از طریق اسنادو منابع کتابخانه ای به دست می آید و آن زمانی است که خواسته باشیم، پدیده های تاریخی را مورد پژوهش قرار دهیم(پژوهش تاریخی) و هم از طریق بررسی های میدانی حاصل می شود و آن زمانی است که بخواهیم، پدیده های موجود و زمان حاضر را مورد پژوهش قرار دهیم.

روش تحقيق،جعفر نكونام

پردازش اطلاعات

نوشته شده توسطمعاونت پژوهش حوزه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) شه 10ام تیر, 1397

 

 

پس از گردآوری اطلاعات باید به تدبّر و اندیشه ورزی و اعمال فکر بر روی آنها به تعبیر دیگر به پردازش آنها پرداخت تا از رهگذر آن موارد مبهم و مجهول مکشو ف و معلوم شود. پردازش اطلاعات عبارت از این است که به کمک اطلاعات (معلومات) گردآوری شده، مجهولی معلوم شود.

تصحیح

تصحیح در اصل به معنای برطرف کرن مشکلاتی است که از سوی نسخه برداران د رکتابی پدید آمده است. ای کار سابقه ای طولانی دارد. قبل از آن که صنعت چاپ در حدود پانصد سال پیش در خدمت نشر کتاب های اسلامی بیاید، هرگاه عمای اسلامی می خواستند، نسخه ای از کتابی را برای خود داشته باشند، از روی آن نسخه برداری می کردند یا نسخه ای زا آن را از ورّاق ها می خریدند و آنگاه از طریق سماع از استاد یا قرائت بر او به مقابله آن با نسه اصلی به تصحیح ان می پرداختند.

اما امروزه به ایای کتاب خطی تصحیح یا تحقیق می گویند. سبب نامگذری آن به این نام این بوده است که معمولا نسخه خطی کتاب ها کمابیش دارای مشکلات و اغلاطی است و به چپ رساندن آنها نیازمند آن است که اغلاط آنها از طریق مقاله با نسخه های متعدد تصحیح شود.

ترجمه

ترجمه پدیده ای است که از یک سو اختلاف فرهنگ ها و زبان ها و از سوی دیگر نیاز به داد و ستد فرهنگی موجود در آن را ایجاب  کرده است. نظر به اینکه بسیاری از متون علمی به زبان های دیکر تالیف شده، گاهی پژوهشگر ناگریز است، بخش های مورد نیاز خود را ترجمه کند.گاهی هم لازم است ، پژوهشگر اثر مستقلی را ترجمه کند و آن را شرح دهد.

شرح

چنانچه متنی حاوی برخی از ابهام ها و ایجاز ها و احیانا برخی از نادرستی هایی در الفاظ و محتوا باشد، نیازمند شرح تلقی می شود؛ بنابراین شرح تا حدودی تفسیر(کشف مراد) و تصحیح و نقد را نیز دربر می گیرد.

شرح به متن یکپارچه و مربوط به دیگران اختصاص ندارد. هر متنی که توضیحی نیاز داشته باشد، مشمول آن است، اگر چه متن یک حدیث باشد.

نقد

نقد یا انتقاد در لغت به معنای سره کردن و بیرون کردن درهم های ناسره از میان درهم هاست و در اصطلاح عبارت از شرح معایب و محاسن شخص، عملکرد، واقعه، خیر و نظر است. بنابراین آنچه آمد، نقد ویژه تحقیقات کتابخانه نیست و در تحقیقات میدانی نیز وجود دارد. نقد در علم رجال«جرح و تعدیل»و در علم الحدیث «تضعیف و تصحیح» و در مباحث عقلی،«ردّ و اثبات »خوانده می شود.

تفسیر

مقصود از تفسیر در این جا کشف مراد هر متنی اعم از آیات قرآن یا احادیث معصومان(علیهم السلام) و یا هر متن دیگر است و این چنان که آشکار است، در جایی مطرح می شود که مراد متن پنهان باشد.

روش تحقیق با تاکید بر علوم اسلامی،جعفر نکونام

 

آسيب شناسي مقالات پژوهشي

نوشته شده توسطمعاونت پژوهش حوزه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) شه 10ام تیر, 1397

آشنایی با آسیب های پژوهشی

آسیب های مطرح در زمینه پژوهش در یک دسته بندی کلی را در هفت محور می توان مطرح ساخت. برخی از این موارد به گونه ای در محورهای دیگر نیز قابل طرح است و به تعبییر آسیبهای میان حوزه ای خواهد بود:

پیش زمینه ها و پیش نیازها

آسیب های پژوهشی را که ریشه در اشکالات مرحله پیش نیازها و زمینه های پیشینی پژوهشی دارند، در موارد زیر قابل شمارش است:

الف )نداشتن آگاهی های پیشین

بی تردید پژوهش در هر زمینه علمی نیازمند تحصیلات و مطالعات و کسب آگاهی های کافی در آن زمینه و احیانا زمینه های همسو است. با فقدان این شرط لازم و بایسته ،پژوهش انجام شده موجودی عجیب الخلقه و ناقص الخلقه و نارسا خواهد بود که مخاطبان را آگاه به ورطه خطاهای علمی نیز خواهد افکند.

ب) نداشتن سوال اصلی

از جمله شرایط لازم برای پژوهش دانستن سوال اصلی است که به مثابه تنقیح مناط و تحریر محل انزاع است؛ امری که سوگمندانه در بسیاری از پژوهش ها ومقالات، نامشخص، مبهم و ناپیدا است. به نظر می رسد در بسیاری  از نوشته های از این دست، این ابهام از ناحیه خود نویسنده است که از آغاز نمی داند چه خواهد بگوید و تنها در پی آن است که مطالبی که با موضوع اصلی مقاله ارتبط کلی دارد، سرهم بندی کند. پرواضح است که از چنین مقالاتی، هیچ دستاوردروشنی حاصل نخواهد شد.

ج)عدم اشراف بر حوزه پژوهش

در مقالاتی که نگاشته می شود، چه از نوع تالیف و گردآوری یا از نوع پژوهش واقعی، اشراف و اطلاع پژهشگر بر حوزه معنایی و پژوهش موضوع، پیشینه پژوهش در زمینه آن ، منابع زودیاب و دیریاب، آرا و دیدگاههای کهن و نوپدید…. باید به اندازه ناقص اندیشی، بیراهه روی و آسیب های از این دست می انجامد. چه بسا با آنچه با ژستی فاتحانه عرضه می شود، سخنی باشد که پیش از او کسی یا کسانی گفته و نوشته باشند و چه با بهتر و کامل تر.

د)عدم نیاز سنجی و شناخت کافی از مخاطبان

در موارد بسیاری، نگرش ذهنیت مدارانه نویسنده به جای عینیت گرایی و حضور جامعه مخاطبان و نداشتن نیاز سنجی و زمینه یابی لازم، حاصل دسترنج نویسنده را چنان می سازد که جز تسوید و سیاه سازی اوراق، نامی دیگر نمی توان نهاد؛  هرچند به گمان خود انگیزه ای رسالت محور داشته و سر از درد و دغدغه به پژوهش و نگارش خود دست یازیده است! اما در واقع چنین نیست.

ه) نداشتن طرح نامه یا مهندسی پژوهشی

عدم استفاده از طرح اولیه برای ژوهش، سردرگمی خواننده و احساس تهیدستی وی پس از مطالعه اثر می انجامد. نداشتن سازواره و انسجام منطقی مطالب و محور های محصل این آسیب است چه بسا نوشته ای سرشار از نکته و مطالب علمی است اما به دلیل پراکندگی و نداشتن طرح واره،چیزی افزون بر کشکول نویسی نباشد.

و) کنش پذیری و انفعال در نگره ها و باورها

یک تحقیق و پژوهش محققانه و آزاد و علمی باید از هرگونه جو زدگی ، غرب زدگی، غرب باوری، دگر باوری، دگر اندیشی، و…. به دور باشد تا بتوان نتایج و دست یافته هایی را که در آن  عرضه می کند، حاصل تحقیق و پژوهش نویسنده دانست. پیش فرض ها و داوری های پیشین با پژوهش آزاد سازگاری ندارند. البته این بدان معنا نیست که جایگاه باورهای پیشین و مبادی  و مبانی مشترک نویسنده و خواننده را نادیده انگاریم؛ و گرنه هرگز استدلال و استنتاجی صورت نخواهد بست.

سيد حسين اسحاقي،فنون مقاله نویسی